اما و اگر‌های افزایش سن و سابقه بازنشستگی

زمر نیو ز| مدتهاست سن و سابقه بازنشستگی به مهمترین چالش ایران و جهان تبدیل شده است. از یک سو دولت‌ها بدنبال افزایش سن بازنشستگی و از سوی دیگر نیرو‌های کار در مخالفت با این رویکرد، واکنش نشان داده اند که در قالب اعتراض، همواره در تمامی کشور‌ها صورت گرفته که شدیدترین نمونه آن را در فرانسه شاهد بودیم.

مدتهاست سن و سابقه بازنشستگی به مهمترین چالش ایران و جهان تبدیل شده است. از یک سو دولت‌ها بدنبال افزایش سن بازنشستگی و از سوی دیگر نیرو‌های کار در مخالفت با این رویکرد، واکنش نشان داده اند که در قالب اعتراض، همواره در تمامی کشور‌ها صورت گرفته که شدیدترین نمونه آن را در فرانسه شاهد بودیم.

 

گام اول در ایران

در ایران نیز افزایش سن و سابقه بازنشستگی و بیمه پردازی مدتهاست مطرح شده و در نهایت دولت سیزدهم برای اولین بار در قالب برنامه هفتم توسعه، آن را به مجلس یازدهم پیشنهاد کرد که پس از چکشکاری‌های نمایندگان به تصویب رسید، اما این تصمیم به ذائقه شاغلان خوش نیامد و با اعتراض گسترده آن‌ها روبرو شد. سوال اینجاست که به راستی افزایش سن بازنشستگی، جفایی در حق شاغلان است یا ابزاری برای بهبود شرایط و مدیریت کشور حساب میآید؟ این تصمیم از چند زاویه قابل بررسی است.

مدیریت بحران صندوق‌ها

نکته اولی که افزایش سن بازنشستگی را توجیه میکند، مدیریت بحرانی است که دامنگیر صندوق‌های بازنشستگی شده است. امروزه از ۱۸ صندوق بازنشستگی ۱۶ صندوق در مرز بحران و ورشکستگی قرار دارند، به نوعی که همه ساله بودجه‌های هنگفتی از سوی دولت برای سرپا نگه داشتن این صندوق‌ها پرداخت میشود. صندوق‌ها در شرایطی قرار دارند که برای پرداخت مستمری بازنشستگان، باید از اعتبارات دولتی استفاده کنند، به همین دلیل در بودجه سال جاری حدود ۲۹۰ هزار میلیارد تومان برای صندوق‌های بازنشستگی اعتبار تعریف و پرداخت شد.

ناترازی بیمه پردازی

نکته دیگر بر هم خوردن تراز بیمه پردازی است. کارشناسان بیمه معتقد هستند که در قبال هر مستمری بگیر بازنشسته، باید ۷ بیمه پرداز وجود داشته باشد تا آن صندوق پایداری خود را حفظ کند، این در حالی است که تمامی صندوق‌ها از این تراز بیمه‌ای فاصله دارند. اکنون سازمان تامین اجتماعی که سرپاترین صندوق بیم‌های کشور است، در قبال هر ۴ بیمه پرداز یک مستمری بگیر وجود دارد، با این وصف در آستانه بحران قرار گرفته، این در حالی است که شرایط بسیاری از صندوق‌ها بسیار منفی شده به نوعی که در صندوق بازنشستگی فولاد در قبال هر ۴ هزار بیمه پرداز، ۸۷ هزار بازنشسته مستمری بگیر قرار دارد که با افزایش روند بازنشستگی، این تعداد بیشتر خواهد شد.

 

افزایش بازنشستگان

نکته دیگری که تحولات سن و سابقه بازنشستگی را توجیه می‌کند، افزایش روزافزون تعداد بازنشستگان است که ریشه در افزایش سن امید به زندگی دارد. با افزایش خدمات درمانی و دستیابی به علوم، میزان مرگ و میر به شدت کاهش یافته، به نوعی که سن امید به زندگی در مرز ۷۵ سال است. در این صورت فردی که در ۵۰ سالگی بازنشست میشود، حداقل ۲۵ سال مستمری دریافت میکند. این در حالیست که پس از فوت بازنشسته، ماندگان او سال‌ها مستمری دریافت میکنند و اگر بازنشست‌های دختر ازدواج نکرده یا مطلقه داشته باشد، مستمری او به دخترش منتقل میشود؛ بنابراین فردی که ۳۰ سال حق بیمه پرداخت کرده، می‌تواند خودش و بازماندگانش تا ۶۰ سال و حتی بیشتر مستمری دریافت کنند.

 


حقوق‌های پایین

نکته دیگر چالش‌های معیشتی بازنشستگان است. امروزه شاهد اعتراض‌های گسترده بازنشستگان به دلیل مستمری‌های پایین و ناتوانی در تامین هزینه‌های زندگی هستیم. آمار‌های رسمی از وضعیت صندوق‌ها حکایت از آن دارد که ۶۰ درصد بازنشستگان تامین اجتماعی حداقل بگیر هستند و ماهیانه از ۷ میلیون تومان به پایین حقوق دریافت می‌کنند. این در حالی است که وضعیت بازنشستگان فولاد بهتر است و از ۱۳ میلیون به بالا حقوق می‌گیرند، با این حال شاهد اعتراض بازنشستگان به وضع موجود هستیم.

ناتوانی دولت در کنترل گرانی

اگرچه چالش اصلی معیشت مردم، ناشی از ناتوانی دولت در کنترل تورم و گرانی است، اما باید این واقعیت را هم بپذیریم که مستمری بازنشستگان به اندازه‌ای نیست که تکافوی گرانی و تورم را بدهد. در این شرایط بازنشستگان، اعتراض برحقی مبنی بر این دارند که وقتی نقشی در گرانی و تورم ندارند، چرا باید تاوان سومدیریت و ناتوانی دولت‌ها در کنترل بازار را بدهند. قوانین بازنشستگی بر این مهم تاکید دارد که مستمری بازنشسته باید به اندازه‌ای باشد که زندگی حداقلی را تامین کند، این در حالی است که دریافتی بازنشستگان در بسیاری از مقاطع زیر خط فقر است و پاسخگوی یک زندگی حداقلی هم نیست.

افزایش حقوق با افزایش سابقه

نکته مهمی که افزایش سن و سابقه بازنشستگی را توجیه می‌کند، رابطه بیمه پردازی با مستمری است. بر اساس قوانین بیمه ای، بازنشست‌های که ۳۰ سال کار کرده، باید ۳۰ روز حقوق دریافت کند و به ازای هر سال کار بیشتر، یک روز حقوق بیشتر دریافت می‌کند. بنابر این اگر سن بازنشستگی و مبنای پرداخت حق بیمه به ۳۵ سال افزایش یابد، بازنشسته ۳۵ روز حقوق دریافت میکند، به همین دلیل میزان مستمری او افزایش مییابد که در تامین هزینه‌های زندگی او نقش آفرین است.

از بین رفتن تجربه

نکته دیگر این است که وقتی افرادی با ۳۰ سال سابقه در دوره توانمندی جسمانی بازنشست میشوند، تجربه و توانمندی آنان از بین میرود. این افراد توانمند به عنوان بازنشسته، خانه نشین شده و روی صندلی پارک‌ها دور هم جمع میشوند و خاطره تعریف میکنند. این در حالی است که افزایش ۵ سال سابقه، می‌تواند به تاثیرگذاری این نیرو‌های با تجربه در تولید منجر شود.

بازنشستگان همچنان شاغل

نکته دیگر این است که بسیاری از شاغلان در اندیشه بازنشستگی هستند، اما به فعالیت خود ادامه می‌دهند. امروزه بیشتر بازنشستگان در قالب خرید خدمت، در همان شغل قبلی مشغول به کار میشوند یا به اشکال گوناگون دیگر همچون مسافر کشی، نگهبانی، آبدارچی و مشاغل دیگر در بازار کار حضور دارند. این شرایط نشان می‌دهد افراد توانمندی که از بازار کار رسمی خارج شده اند، به اشکال گوناگون فعالیت می‌کنند.

بحران آفرینی بازنشستگان

بدتر آنکه بسیاری از بازنشستگان به مشاغل کاذب همچون دلالی و دامن زدن به تورم در بازار‌های کاذب روی می‌آورند. امروزه بسیاری از بازنشستگان به خرید و فروش دلار، سکه، خودرو، مسکن و... روی آورده اند که بحران اقتصادی را رقم می‌زنند؛ بنابراین نیرو‌هایی که میتوانند به رونق اقتصادی کمک کنند، وزن‌های بر پای اقتصاد میشوند.

فشار‌های روحی روانی

تصور بازنشستگی و رسیدن به درک بازنشستگی بسیار اهمیت دارد. وقتی یک نیروی شاغل پس از ۳۰ سال کار به عنوان سرپرست یا نیروی کار با تجربه تکریم می‌شود، بازنشستگی برای او سم است. فرد بازنشسته باید در محیط خانه محبوس شود و هنگامی که کاری از دست او بر نمی‌آید، احساس اضافه بودن می‌کند که فشار‌های روحی روانی خطرناکی وارد می‌کند. اینکه مدیر، سرپرست، نیروی کار با تجربه و... به فردی تبدیل شود که برای خانه نان بخرد، روح و روان او را تخریب می‌کند. البته بین بازنشستگان زن و مرد تفاوت است. از آنجا که زنان در تمام طول عمر مسوولیت سنگین و ارزشمند خانه داری را بر عهده دارند، پس از بازنشستگی در این زمینه فعال می‌شوند، اما برای مردان که جایی در خانه ندارند، مشکل آفرین خواهد شد.

نگرانی برحق شاغلان

آنچه باعث اصرار شاغلان بر بازنشستگی می‌شود، نبود امنیت شغلی و نگرانی از بیکار شدن در سنین بالاست. قرارداد‌های موقت کار و ترس اخراج شدن، مهمترین دلایل نیرو‌های شاغل برای رسیدن به بازنشستگی است تا با دریافت مستمری ماهیانه، امنیت حداقلی مالی برای زندگی خود داشته باشند؛ بنابراین اگر بتوان امنیت شغلی را برای شاغلان تعریف و تامین کرد و آنچنان آرامش خاطری برای شاغلان تعریف کرد که ترسی از بیکار شدن آن هم در سنین بالا نداشته باشند، اصرار به بازنشسته شدن به شدت کاهش خواهد یافت.

 

بهزاد تیمورپور / کارشناس مسایل اجتماعی

به اشتراک گذاری این مطلب!

ترکیب احتمالی پرسپولیس مقابل هوادار/ یحیی دست به تغییر می‌زند؟

هشدار؛ چه پیامک‌هایی را باز نکنید

0 دیدگاه

    ارسال دیدگاه