بازخوانی فقه استقلال دینی؛ نسبت فتوای آیت‌الله سیستانی با اخلاق روحانیت معاصر

زمر نیوز | در روزگاری که مرز میان دیانت، سیاست و اخلاق عمومی در فضای عمومی ایران گاه تیره دیده می‌شود، بازخوانی فتوای اخیر آیت‌الله العظمی سیدعلی سیستانی درباره‌ی عدم جواز اقتدای نماز پشت سر امام جماعتی که از دولت حقوق دریافت می‌کند، بیش از آن‌که یک رخداد سیاسی باشد، یادآوری بنیادهای اخلاقی روحانیت شیعه است.

 بهزاد تیمورپور – پژوهشگر اندیشه دینی


در روزگاری که مرز میان دیانت، سیاست و اخلاق عمومی در فضای عمومی ایران گاه تیره دیده می‌شود، بازخوانی فتوای اخیر آیت‌الله العظمی سیدعلی سیستانی درباره‌ی عدم جواز اقتدای نماز پشت سر امام جماعتی که از دولت حقوق دریافت می‌کند، بیش از آن‌که یک رخداد سیاسی باشد، یادآوری بنیادهای اخلاقی روحانیت شیعه است.

۱. بازگشت به بنیان عبادی استقلال

در سنت فقه شیعه، استقلال مالی و نیت عبادی از دیرباز با یکدیگر گره خورده است. مرجع و امام جماعت در نگاه سنتی نجف، باید از هر شائبه‌ی دنیوی و وابستگی اداری تهی باشد تا اخلاص عبادت و اعتماد عمومی به مرجعیت محفوظ بماند.

این استقلال نه نفی مشروعیت نظام اسلامی، بلکه صیانت از وثاقت دینی روحانیت است؛ نوعی «طهارت نیت» که ریشه در آموزه‌ی «و ما أمروا إلا لیعبدوا الله مخلصین له الدین» دارد.

۲. نجف؛ مدرسه‌ی زهد و نظارت

آیت‌الله سیستانی در امتداد سنتی حرکت می‌کند که از زمان آیت‌الله خویی تا امروز، به عنوان مدرسه‌ی زهد سیاسی نجف شناخته می‌شود. نجف در این مکتب، نه در تقابل با نهاد قدرت، بلکه در مقام نقد اخلاقی و نظارت دینی بر آن قرار دارد؛ جایی که فقیه با پرهیز از درهم‌تنیدگی مالی و حکومتی، امکان «نصح» را حفظ می‌کند.

از این منظر، استقلال مالی به معنای جدایی از حکومت اسلامی نیست، بلکه شرطی برای صداقت در ارشاد قدرت است.

۳. فقهِ تعامل در برابر فقهِ تقابل

وجدان فقهی نجف، همواره از «فقه تقابل» فاصله داشته و بر فقه تعامل و نصیحت‌گری استوار بوده است. فقیه در این اندیشه، نه رقیب حاکم بلکه مرشد اوست؛ همان نقشی که پیامبران در برابر سلطنت ظاهری ایفا می‌کردند—دعوت به عدالت، بی‌آنکه خود در قدرت حل شوند.

از همین رو، فتواهای این‌چنینی باید در مدار تعامل اخلاقی و معنوی دین با قدرت خوانده شوند، نه در چارچوب تقابل ساختاری میان قم و نجف.

۴. بازتعریف مشروعیت در اخلاق دینی

مشروعیت دینی در نگاه سیستانی، همچون بسیاری از فقهای بزرگ، بیش از آن‌که با جایگاه حقوقی یا منابع مالی سنجیده شود، در عدالت و کارآمدی حکومت در خدمت مردم متجلی است. در این معنا، فتوا نه ابزار تضعیف مشروعیت، بلکه دعوتی است به پالایش اخلاقی ساختار دینی قدرت.

این نگاه، سکولار نیست؛ بلکه یادآور این حقیقت است که قداست قدرت، در گرو صداقت اهل دین در برابر آن است.

۵. فتوای سیستانی به مثابه تذکر، نه طغیان

فتوای آیت‌الله سیستانی را باید تذکری آرام دانست؛ تذکری برای بازگشت روحانیت به خلوص اولیه، نه جنبشی سیاسی.

او همان‌قدر که بر استقلال از دولت تأکید دارد، بر لزوم همراهی با مردم و مراقبت از عدالت نیز پافشاری کرده است. در این چارچوب، فقه نجف «زلزله» نمی‌سازد، عقلانیت آرامی برای پایداری دین در جهان قدرت می‌آفریند.

لینک کوتاه :
برای ذخیره در کلیپ برد، در باکس بالا کلیک کنید

به اشتراک گذاری این مطلب!

فرهنگ قرآنی، کلید بهره‌وری ملی و رونق تولید داخلی

0 دیدگاه

    ارسال دیدگاه