به گزارش خبرنگار سیاسی زمر نیوز ، آلودگی هوای تهران دیگر یک «مسئله زیستمحیطی» صرف نیست؛ امروز به مسئله سلامت، اقتصاد، حکمرانی شهری و حتی سبک زندگی مردم تبدیل شده است. بیش از دو دهه است که شاخصها هشدار میدهند، اما چرخه آلودگی هر زمستان تکرار میشود؛ با تعطیلی مدارس، افزایش بیماریهای تنفسی و فشار سنگین بر نظام سلامت.
۱. ریشه بحران: ترکیب بد سوخت، فرسودگی ناوگان و تمرکز جمعیت
تحلیل کارشناسان نشان میدهد سه ریشه اصلی آلودگی در تهران پایدار مانده است:
• ناوگان حملونقل فرسوده: بیش از یکسوم خودروها و موتورسیکلتهای فعال در شهر، عمر مفید خود را رد کردهاند و آلایندگی آنها چند برابر استاندارد است.
• کیفیت سوخت و موتورسیکلتهای انژکتوری غیرواقعی: بخش قابلتوجهی از موتورسیکلتهای تولید داخل عملاً استاندارد آلایندگی پایدار ندارند و جزو آلایندهترین منابع شهرند.
• تمرکز جمعیت و فعالیت اقتصادی در پهنه مرکزی شهر: تهران هر روز حدود یک تا دو میلیون نفر جمعیت شناور را به مرکز شهر جذب میکند؛ این یعنی مصرف سوخت بالا، ترافیک مداوم و انباشت آلایندهها.
در کنار این عوامل، ساختوسازهای بلندمرتبه در مناطق مرکزی باعث ایجاد «دره حرارتی» شده که خروج آلودگی را دشوارتر میکند.
۲. مدیریت آلودگی؛ گرفتار در چرخه هشدار و تعطیلی
مدیریت آلودگی هوا در تهران بیشتر «واکنشی» بوده تا «پیشگیرانه».
الگوی سالهای گذشته معمولاً این بوده:
- افزایش آلودگی
- هشدار
- تشکیل جلسه اضطراری
- تعطیلی مدارس و ادارات
- کاهش موقت تردد
- بازگشت آلودگی پس از چند روز
این چرخه نشان میدهد تهران هنوز حکمرانی هوای پاک ندارد؛ یعنی مجموعهای از سیاستها که تا پنج یا ده سال آینده، مسیر آلودگی را معکوس کند.
۳. هزینههای سنگین آلودگی؛ از جان مردم تا اقتصاد خانوادهها
بر اساس برآوردهای رسمی، آلودگی هوای تهران تنها در بخش سلامت، سالانه هزاران مرگ زودرس ایجاد میکند.
اما پیامدهای پنهان آن حتی گستردهتر است:
- افزایش هزینه دارو و درمان
- کاهش بهرهوری اقتصادی
- تعطیلیهای مکرر آموزشی
- آسیب به رشد کودکان
- اختلال در فعالیتهای شهری
- آسیب به سلامت روان
اینها نشان میدهد آلودگی هوا فقط یک مسئله زیستمحیطی نیست؛ یک بحران جدی کیفیت زندگی است.
۴. راهکارهای اصلی؛ از پرتکرار تا واقعی
کارشناسان محیطزیست تأکید میکنند تهران برای خروج از این وضعیت، باید از سیاستهای مقطعی عبور کند و به سمت سیاستهای ساختاری برود. مهمترین آنها عبارتاند از:
الف) بازسازی ناوگان حملونقل
- نوسازی اتوبوسها و تاکسیها با مدلهای کممصرف یا برقی
- توقف جدی تولید موتورسیکلتهای کاربراتوری و آلاینده
- توسعه حملونقل عمومی بهجای توسعه بزرگراهی
ب) اصلاح الگوی سوخت و پایش مستقل
- پایش واقعی و شفاف کیفیت سوخت
- ارتقای استاندارد تولید داخلی
- الزام صنایع به رعایت حد مجاز آلایندگی
ج) تغییر سیاستهای شهری
- ایجاد محدودیتهای هوشمند تردد (نه صرفاً طرح زوجوفرد)
- انتقال بخشی از ادارات و فعالیتهای پرجمعیت از مرکز شهر
- توسعه فضاهای سبز با گونههای مناسب پاکسازی هوا
د) حکمرانی شبکهای و مشارکتی
تهران برای هوای پاک به مدل حکمرانی نیاز دارد که شهرداری، دولت، وزارت نفت، صنایع، پلیس، رسانه و مردم همزمان نقشآفرین باشند.
این همکاری بدون داده شفاف و مسئولیتپذیری قابل اجرا نیست.
۵. چرا مردم احساس بیاثر بودن سیاستها دارند؟
زیرا نتایج کوتاهمدت اغلب ملموس نیست.
آلودگی هوا مسئلهای است که اثر سرمایهگذاری امروز، پنج سال بعد دیده میشود.
بنابراین مدیریت شهری باید بهجای تصمیمهای تسکینی، وارد مسیر تصمیمهای «آیندهساز» شود.
آلودگی هوای تهران امروز یک بحران چندوجهی است: سلامتی، اقتصادی، اجتماعی و حکمرانی.
برای حل آن، نیاز به شجاعت تصمیمگیری، ثبات سیاستگذاری و مدل جدیدی از حکمرانی هوای پاک داریم؛ مدلی که بهجای تعطیلیهای مقطعی، مسیر بلندمدت شهر را تغییر دهد.


0 دیدگاه