اقامه؛ آغاز مودّت و ایمان به غیب در برابر خدای حیّ

زمر نیوز | بهزادتیمورپور در یادداشتی نوشت : یکی از پرتکرارترین و بنیادی‌ترین مفاهیمی که در قرآن با آن روبه‌رو می‌شویم، واژه «اقامه» است؛ در عباراتی چون «أقیموا الصلاة»، «أقیموا الدین»، «أقیموا القسط»، «قوّامین بالقسط» و ده‌ها ترکیب مشابه.

یکی از پرتکرارترین و بنیادی‌ترین مفاهیمی که در قرآن با آن روبه‌رو می‌شویم، واژه «اقامه» است؛ در عباراتی چون «أقیموا الصلاة»، «أقیموا الدین»، «أقیموا القسط»، «قوّامین بالقسط» و ده‌ها ترکیب مشابه.

اقامه در زبان قرآن صرفاً «انجام دادن» نیست؛ ایستاده‌کردن، برافراشتن، به‌پا داشتن و زنده‌ نگه‌داشتن یک حقیقت است.

به همین دلیل، اقامه در قرآن تنها یک عمل نیست، بلکه حالت وجودی انسان مؤمن است.

۱. اقامه یعنی تبدیل ایمان پنهان به حضورِ پایدار

ایمان به غیب، نخستین شرط بندگی است؛ اما قرآن می‌گوید ایمان، تا زمانی که «اقامه» نشود، در حدّ یک آگاهی خام می‌ماند.

به تعبیر دیگر:

ایمان، نطفه است؛ اقامه، تولد.

ایمان، قبول حقیقت است؛ اقامه، ایستادن با حقیقت.

و این همان نقطه‌ای است که ایمان به غیب در برابر خدای حیّ معنا می‌گیرد؛ خدایی زنده، حاضر، فعّال و قائم‌به‌نفس، که می‌خواهد بندگانش نیز «قائم» باشند، نه منفعل.

۲. اقامه، آغاز مودّت با خدا

مودّت در قرآن (همان عشق و پیوند قلبی) با معرفت صرف آغاز نمی‌شود؛ با ایستادن در کنار امر الهی آغاز می‌شود.

هرکس نماز را «اقامه» می‌کند—not فقط می‌خواند—در حقیقت وارد رابطه‌ای پایدار و زنده با خدا می‌شود.

مودّت، ثمره اقامه است؛ نه مقدم بر آن.

مودّت یعنی:

خدا برای انسان صرفاً «حق» نیست، بلکه «رفیق، محبوب و مأمن» می‌شود.*

و این مرحله، نتیجه اقامه است، نه صرف عبادت ظاهری.

۳. اقامه در قرآن یک مدل حکمرانی است، نه فقط یک تکلیف فردی

وقتی قرآن می‌گوید «وَأقیموا القِسط» یا «کونوا قوّامین لله شهوداً بالقِسط»، اعلام می‌کند که فرهنگ مؤمنانه باید:

  • عدالت را زنده کند
  • اخلاق را پابرجا نگه دارد
  • دین را از سطح آداب به سطح حیات اجتماعی ببرد

در نگاه قرآن، جامعه‌ای که اقامه ندارد—even اگر عبادت زیاد داشته باشد—به سمت سستی، پراکندگی و فرسایش می‌رود.

۴. اقامه یعنی مقابله با فروریختگی

«فروریختگی» در قرآن نقطه مقابل «اقامه» است.

هر جا که ایمان به غیب به سطح عادت، بی‌حسی یا ظاهرپرستی برسد، اقامه از بین می‌رود.

به همین دلیل است که آیه نور نیز از مشکاة آغاز می‌شود:

پیش از نور، باید ظرف نور «ایستاده» و «پایدار» باشد.

اقامه همین است:

ساختن ظرف ایستاده قلب و جامعه.

۵. اقامه، شاخص بندگی در برابر خدای «حیّ»

نام «الْحَیّ» در قرآن نشانه خدایی است که:

  • زنده می‌کند
  • برمی‌انگیزد
  • به پا می‌دارد
  • و از سستی بیزار است

پس مؤمن نیز باید حالت «قیام» داشته باشد.

به همین دلیل است که:

  • نماز به قیام آغاز می‌شود
  • توحید با قیام ابراهیمی زنده شد
  • عدالت با قیام علی(ع) معنا گرفت
  • معرفت با قیام قلبی اتفاق می‌افتد

اقامه یعنی پاسخ‌دادنِ وجودیِ انسان به حیاتِ خدا.

اقامه فقط یک دستور شرعی نیست؛

هسته مرکزی حیات ایمانی و شکل‌دهنده رابطه ما با خداست.

سه حقیقت از دل اقامه بیرون می‌آید:

  • ایمان به غیب تبدیل به حضور زنده می‌شود
  • مودّت و پیوند قلبی با خدا آغاز می‌شود
  • جامعه از پراکندگی به قیام و استواری می‌رسد

اقامه، مقدمه عمل نیست؛

خود «تحقق ایمان» است.

و همین است که اقامه را یکی از بزرگ‌ترین واژه‌های قرآن می‌کند.

لینک کوتاه :
برای ذخیره در کلیپ برد، در باکس بالا کلیک کنید

به اشتراک گذاری این مطلب!

حضرت فاطمه(س) در آینه عرفان ابن‌عربی؛ مظهر رحمت و باطن ولایت

0 دیدگاه

    ارسال دیدگاه