به گزارش خبرنگار فرهنگی زمر نیوز ، موضوع فقر در جامعه اسلامی، مسئلهای صرفاً اقتصادی نیست؛ در نگاه قرآن، فقر محصول ضعف رابطه انسان با رزاقیت الهی، نابرابری در توزیع منابع و بیمسئولیتی اجتماعی است. راه نجات نیز تنها در اصلاح همین سه محور نهفته است.
۱. فقر در قرآن؛ آزمون یا غفلت؟
قرآن فقر را نه نشانهی ضعف که نتیجهی بیتوجهی به «توزیع عادلانه نعمت» میداند:
«کَیْ لا یَکونَ دُولَةً بَیْنَ الاَغْنِیاءِ مِنْکُم» (حشر:۷)
یعنی ثروت نباید در دست گروهی خاص بچرخد.
در واقع، فقر در منطق قرآن، علامت اختلال در گردش برکت است، نه کمبود منابع.
۲. زکات؛ پیوند اقتصاد و تطهیر
زکات تنها یک واجب مالی نیست، بلکه سازوکار اخلاقی برای پاکسازی ثروت از خودخواهی است. قرآن، زکات را همراه با نماز میآورد تا بگوید عبادت بدون عدالت، ناقص است.
اکنون بیش از هر زمان، اجرای هوشمندانه زکات از طریق پلتفرمهای دادهمحور و نهادهای محلی میتواند جریان نقدینگی عدالتمحور در کشور ایجاد کند.
۳. وقف و قرضالحسنه؛ شکستن زنجیره نیاز
در آیهی ۲۴۵ بقره، خداوند قرضالحسنه را «قرض به خدا» میخواند؛ این یعنی سنت مشارکتی که سرمایه را از چرخه گمانهزنی بیرون میکشد و آن را به چرخه امید بازمیگرداند.
در یک جامعه مبتنی بر ایمان اقتصادی، هیچ پولی نباید بیثمر بماند، و هیچ نیازمندی نباید بدون دسترسی به فرصت مولد رها شود.
۴. کار بهمثابه عبادت
قرآن صراحت دارد که «لَیْسَ لِلْاِنسَانِ اِلاّ ما سَعی» (نجم:۳۹)؛ یعنی نه کمکمحور، بلکه توانمندسازیمحور.
در نتیجه، هر سیاست ضد فقر باید بر تقویت مهارت، عدالت در مزد، و دسترسی همگانی به بازار سالم استوار باشد.
اصل قرآنی عدالت اقتضا دارد «دولت، میداندار شایستگی باشد نه توزیع رانت.»
به گزارش زمر نیوز، در نهایت، جامعه قرآنی در میدان اقتصاد نیز باید بر ایمان استوار باشد: ایمان به اینکه برکت، محصول عدالت است.
کاهش فقر تنها با پول ممکن نیست، با بازگرداندن معنویت به مناسبات اقتصادی ممکن است.


0 دیدگاه