پروژه ناتمام مدرنیته با حمایت از اسرائیل غاصب تمام شدنی نیست

امروز صهیونیست ها پاشنه آشیل مدرنیته هستند. حمایت روشنفکری از آنها مدرنیته را به محاق می برد.

 داود مهدوی زادگان در یادداشتی نوشت: این روزها که رژیم غاصب صهیونیستی علیه مردم مظلوم فلسطین در غزه مشغول جنایات جنگی و نسل کشی سبعانه است، موج گسترده اعتراض و انزجار و محکومیت در سراسر جهان به راه افتاده است. افکار عمومی جهان از دولتمردان و قدرت های غربی به سرکردگی آمریکا می خواهند که جنایات رژیم صهیونیستی را متوقف کنند و نگذارند کارنامه ضد بشری این رژیم متجاوز بیش از این سیاه تر و ننگین تر و نفرت آلودتر شود.

در این میان، افکار عمومی جهان از فیلسوفان و آموزگاران اصول تجدد خواهی و مدافعین حقوق بشر و کرامت انسانی و آزادی و زیست جهان برابر می خواهند که با آنان همراه شده به سکوت تاسف بارشان برابر جنایات غاصبان صهیونیستی پایان دهند و به رسالتی که بر دوش گرفته‌اند عمل کنند و با قلم و بیان خود رژیم نامشروع یهودی نما را محکوم کنند.

لکن متأسفانه با گذشت یک ماه از ادامه نسل کشی صهیونیست ها نه فقط موج اعتراضی روشنفکری در جهان علیه جنایات صهیونیست ها به راه نیافتاد بلکه بعضاً شاهد حمایت های آشکار و پنهانی از اعمال اسرائیل غاصب هستیم. چنانکه هابرماس به همراه دو کارشناس سرشناس علوم سیاسی و حقوقدان آلمانی در حمایت از صهیونیست ها بیانیه داده اند.

هابرماس فیلسوف و روشنفکر چپ گرای آلمانی است که به جهت نظریه پردازی های جامعه شناختی اش شهرت جهانی دارد. او عملیات مدافعان ملت فلسطین برای پایان دادن به محاصره چهارده ساله صهیونیست ها و آزاد سازی اسرای فلسطینی را تروریستی و قتل عام حماس با نیت محو زندگی یهودیان خوانده است و بر این اساس گفته است که: " عملیات ارتش اسرائیل علیه این اقدامات تروریستی به لحاظ اصولی موجه است" ( نقل از دویچه‌وله فارسی ).

 در این بیانیه گفته شده که "با وجود تمام نگرانی‌ها نسبت به سرنوشت فلسطینیان در درگیری‌های جاری، نسبت دادن نسل‌کشی به عملیات اسرائیل معیارهای قضاوت را به نابودی می‌کشد".

روشنفکران چپ گرا در جهان با عنوان روشنفکر معترض شناخته می شوند. آنان اصولاً با تنظیمات سیاسی و اجتماعی موجود دنیای مدرن که نتیجه نظریه پردازی های جامعه شناسان لیبرال و دولت های نظام سرمایه داری است، معترض و مخالفند. اما امروز چه شده است که روشنفکر چپ گرا در کنار روشنفکر راست گرا با دولت های استکباری همراه شده از اسرائیل غاصب حمایت می کند و قتل عام ارتش صهیونیستی را موجه می داند.

اکنون جهان با وضعیت اسفبار روشنفکری مواجه است. جریان فکری که روزگاری رهبری اعتراض علیه نا بسامان ها و بی عدالتی های موجود نظام سرمایه‌داری را بر عهده داشت، امروز حامی بانیان وضعیت ناعادلانه و غیر انسانی موجود شده است. 

البته دعوت روشنفکران به محکوم کردن جنایات صهیونیست ها از سوی افکار عمومی جهان بیانگر آن است که روشنفکری در قرن بیست و یکم مرجعیت سیاسی و اجتماعی خود را از دست داده است بلکه به ابزار توجیه قدرت های استکباری تبدیل شده‌ است. 

چگونه است که هابرماس هفتاد و پنج سال جنایت و وحشی گری صهیونیست ها را نمی بیند ولی حمله مدافعان فلسطینی به پایگاه های نظامی اسرائیلی ها را قتل عام یهودیان می خواند؟! این چه اصولی است که کشتار ملت مظلوم فلسطین توسط ارتش صهیونیستی را موجه می خواند و حمله نیروهای محاصره شده را قتل عام یهودیان می نامد؟!

باری، اگر هابرماس گمان کرده راه اتمام پروژه ناتمام مدرنیته در حمایت از ارتش کودک کش اسرائیل است، سخت در اشتباه است. 

 امروز صهیونیست ها پاشنه آشیل مدرنیته هستند. حمایت روشنفکری از آنها مدرنیته را به محاق می برد. جنایات جنگی اسرائیلی ها نه فقط معیارهای قضاوت عادلانه را نابود ساخته بلکه اصول تجدد خواهی را از معنا و محتوا تهی خواهد کرد. 

 به هر روی، انتظار افکار عمومی جهان از جریان عمومی روشنفکری این بود که سکوتش را بشکند و در بسیج توده ها علیه جنایات ارتش صهیونیست ها مشارکت کند. اما با مشاهده حمایت شخصیتی چون هابرماس از ارتش جنایتکار اسرائیل، این ذهنیت را قوت بخشیده که اساساً از این جریان خواسته شود که به همان سکوت شان ادامه دهند. شما سکوت کنید بهتر است تا اینکه نا باورانه به نفع نظام سرمایه داری بیانیه ناعادلانه و غیر انسانی  صادر کنید.

پایان پیام/غ

به اشتراک گذاری این مطلب!

افزایش مرگ‌ومیر ناشی از سرخک

اگر بگوییم کامران قاسمپور به ۸۶ کیلو برود، می‌گویند سناریوی حذف حسن یزدانی است!

0 دیدگاه

    ارسال دیدگاه