مسئولیت خطیر تربیت روح و جسم نسل آینده بر عهده مادران و زنانی است که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند، بنابراین سلامتی آنها هم برای خانواده و هم برای جامعه مهم است. در تحقیقات به دست آمده یکی از دلایل نبود ورزش در بانوان کشور، کمبود فضاهای ورزشی ویژه آنان است. از جمله دلایل دیگر، نبود فرهنگ سازی، کمبود نیروهای کارآزموده و با تجربه، مشکل دسترسی به فضاهای ورزشی و گران بودن است که مانع رغبت بانوان به ورزش شده است. در نظرسنجیهای انجام شده با رفع موانعی از جمله ایجاد مکان و فضاهای ورزشی رایگان یا کم هزینه میتوان بانوان را به سمت و سوی ورزش سوق داد و در پی آن به خانواده و جامعه سلامت دست یافت.
برای بررسی میدانی مشکلات بانوان تصمیم گرفتیم به یکی از سالنهای ورزشی تهران سر بزنیم، اما...
سپیده محمدی یکی از مربیان ورزش همگانی است. این مربی ۴۱ ساله نزدیک به ۲۵ سال سابقه کار در بسیاری از باشگاههای ورزشی در غرب پایتخت دارد و چند سالی است در مهدهای کودک نیز مشغول آموزش است. برای گفتگو به سالنی که این مربی آنجا فعالیت داشت رفتم، اما از سکوت سالن معلوم بود تعطیل است. از مسئول باشگاه در این باره سؤال کردم که گفت چند ماهی است این سالن تعطیل شده و مربی همراه شاگردانش به پارک میروند. به آن پارک رفتم. خانم محمدی همراه ۲۰ نفر از زنان محله برای انجام ورزش آماده میشدند. نزدیکشان شدم و از خانم محمدی خواستم به سؤالاتم پاسخ دهد.
علت تعطیلی سالن ورزش صبحگاهی چه بود؟
آن باشگاه به یک شرکت پیمانکار سپرده شده است. سالهاست شرکت بهانههای مختلفی میگیرد تا اینکه چند ماه قبل او سالن را از ما گرفت و حالا در پارک مشغول ورزش هستیم.
تعداد بانوانی که به سالن میآمدند چند نفر بود؟
تعداد در فصلهای سال تغییر پیدا میکرد. مثلاً در فصل تابستان که مدارس و دانشگاهها تعطیل بود، بیشتر میشد.
چه سنی از بانوان به ورزش صبحگاهی میآیند؟
بیشتر در رِنج سنی ۳۵ تا ۷۰ سال.
یعنی مخاطب جوان کمتر دارید؟
بله. خب طبیعی است. آنها دوست دارند در رشتههای مورد علاقه فعالیت داشته باشند، اما در تابستان من چند شاگرد دانشجو هم داشتم. حتی محصل ولی تعدادشان کم است.
بانوان حاضر در ورزش صبحگاهی شاغل هستند یا خانهدار؟
بیشتر خانهدار هستند.
چرا؟
زمان شروع ورزش صبحگاهی ساعت ۷ به مدت یک ساعت است که مناسب خانهدارهاست البته چند شاگرد داشتم که شاغل بودند، اما در مشاغل آزاد بودند که تایم کاری آنها دیرتر شروع میشد.
استقبال بانوان برای ورزش در سالن بیشتر است یا پارک؟
سالن.
چرا؟
در سالن بدون پوشش میتوان ورزش کرد و ورزش با لباس ورزشی راحت و دست و پاگیر نیست. استفاده از موسیقیهای تأیید شده از سوی سازمان ورزش هم نشاط بهتری در سالن میدهد. البته ناگفته نماند فضای لطیف پارک هم قابل توجه است، اما محدودیتهایی دارد که از تعداد ورزشکاران کم میکند.
بعد از گفتگو با خانم محمدی، سراغ چند نفر از شاگردان او که دور هم نشسته و بین صحبتهای خانم محمدی مدام میخواستند صحبت کنند رفتم.
یکی از آنها خانمی ۳۵ ساله و خانهدار بود. او از تعطیلی سالن ناراحت بود و میگفت یکی از دوستانم بعد از اینکه سالن تعطیل شد دیگر نتوانست ورزش را ادامه دهد. به خاطر اینکه شوهرش راضی نبود همراه بقیه در پارک ورزش کند. از طرفی به خاطر فرزندانش نمیتوانست در کلاسهای دیگر ثبت نام کند، چون در این ساعت شوهرش در خانه بود و فرزندانش را نگه میداشت. علت دیگر هم به خاطر شرایط مالی بود که نمیتوانست هزینه کلاس بپردازد. البته سالن دیگری هست که ورزش صبحگاهی دارد، اما از اینجا خیلی دورتر است.
دیگری زنی ۵۴ ساله بود. او بازنشسته بود و به دلیل اینکه آرتروز گردن و پاهایش پیشرفت نکند به ورزش صبحگاهی میآمد. او از اینکه در سالهای جوانی به دلیل شاغل بودن از ورزش محروم شده بود ناراحت بود و میگفت تاوان بیتحرکی آن سالها را الان باید بدهم. وقتی شاغل بودم خیلی فرصت ورزش نداشتم همان بیتحرکیها باعث شده است در این سن آرتروز شدید بگیرم. از ما که گذشت مسئولان فکری به حال زنان شاغل کنند و باشگاهها طوری برنامهریزی کنند که ساعات استفاده در رشتههای مختلف برای زنان شاغل قابل استفاده باشد. البته به این دسته از بانوان هم سفارش میکنم تنبلی را کنار بگذارند و به سلامتی شان اهمیت بدهند. پشت میزنشینی در میانسالی و شروع سالمندی مشکلاتی دارد که آدم را غافلگیر میکند.
پروین ۶۰ سال داشت. او میگفت افسوس! زمانی که باید ورزش میکردیم اهمیت نمیدادیم. این فقر فرهنگی باعث شد در این سن و سال تازه رو به ورزش بیاورم که خیلی دیر است. جا دارد از زحمات خانم محمدی تشکر کنم. او نسبت به ما که خیلی بدن آمادهای نداریم و مشکلات مفاصل هم داریم حواسش جمع است و میداند چه حرکاتی را باید انجام دهیم و چه حرکاتی را انجام ندهیم. همین جا به همه خانوادهها و والدین توصیه میکنم نه تنها فرزندانشان را به ورزش تشویق کنند حتی خودشان هم لباس ورزشی بپوشند و همراه فرزندانشان به ورزش بروند، حتی در حد پیادهروی در پارک.
سارا نیز مادر دو فرزند ۳ و ۷ ساله است. او میگفت خیلی دوست دارم به کلاس والیبال بروم، اما به خاطر فرزندانم نمیتوانم. کسی نیست که بچهها را به آنها بسپارم.ای کاش در محلهها حداقل یک باشگاه که در آن ورزش خاص کودکان نیز دارند پیشبینی شود تا زنانی که دارای فرزند خردسال هستند از ورزش محروم نشوند.