خانواده جوان افغان که چند سال قبل در جریان درگیری خیابانی در اندیمشک به دست جوانی ایرانی به قتل رسیده بود بدون هیچ چشمداشتی قاتل را بخشیدند.
یکی از روزهای آبان ماه سال ۹۹ به پلیس اندیمشک خبر رسید که جوانی افغان در جریان یک درگیری خیابانی بر اثر اصابت گلوله مجروح شده اما پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داده است. دقایقی از این خبر میگذشت که ماموران خود را به آنجا رساندند و تحقیقات در این باره آغاز شد. شواهد نشان میداد جوانی اهل اندیمشک با مقتول درگیر شده و جنایت با استفاده از یک قبضه سلاح کلاشینکف اتفاق افتاده است.
متهم به قتل بعد از جنایت به مکان نامعلومی گریخته بود و هیچ کس از او اطلاع نداشت. با این وجود چند نفر از بزرگان منطقه بعد از با خبر شدن از این حادثه تلخ برای میانجیگری پیش قدم شدند. آنها توانسته بودند با متهم تماس بگیرند از او خواستند خودش را تسلیم کند و در این شرایط چند ساعت بعد او خودش را تسلیم پلیس کرد.
اعتراف به جنایت
متهم که جوانی ۲۷ ساله بود وقتی تحت بازجویی قرار گرفت مدعی شد که ناخواسته و بخاطر یک لحظه عصبانیت دست به این جنایت زده است. او درباره آنچه که اتفاق افتاده بود گفت: چند روز قبل مقتول را در خیابان دیدم و در یک لحظه با یکدیگر چشم در چشم و در نهایت گلاویز شدیم. آن روز چند نفر وساطت کردند و درگیری ما به پایان رسید اما بخاطر این درگیری از او کینه به دل گرفته بودم. او را قبلا هم بارها دیده بودم و میدانستم اهل افغانستان و چند سالی است که در اندیمشک زندگی میکند.
متهم در ادامه گفت: چند روز از درگیری اول گذشته بود که بار دیگر او را در کوچه دیدم. آن روز کوچه خلوتتر از همیشه بود. او باز هم نگاه بدی به من انداخت و من هم بخاطر کینه ای که از او داشتم باز هم با او درگیر شدم. جوان افغان جثه بزرگی داشت و از من قوی تر بود. او با ضربه ای که زد من را روی زمین انداخت. من هم از زمین بلند شدم و دوان دوان به خانه مان رفتم و کلاشینکفی که داشتیم آوردم. میخواستم تیراندازی هوایی کنم تا او را بترسانم اما نمیدانم چطور شد که چند گلوله به او برخورد کرد و روی زمین افتاد. من هم از ترش از آنجا فرار کردم ولی چند ساعت بعد با وساطت بزرگ منطقه مان خودم را تسلیم پلیس کردم.
حکم قصاص
با وجود پشیمانی متهم از جنایتی که مرتکب شده بود، اولیای دم مقتول اعلام کردند خواسته شان قصاص است و حاضر نیستند که از خون پسرشان بگذرند. در این شرایط بود که متهم در دادگاه کیفری یک استان خوزستان محاکمه شد. او در جلسه دادگاه بار دیگر اظهارات قبلی اش را تکرار کرد و گفت ناخواسته دست به قتل زده و از کرده اش پشیمان است. در این شرایط بود که قضات دادگاه برای تصمیم گیری وارد شور شدند و در نهایت متهم را به قصاص محکوم کردند و این رای چندی بعد در دیوان عالی کشور نیز تایید و برای اجرا به واحد اجرای احکام دادسرا اندیمشک فرستاده شد.
بخشش برای رضای خدا
با قطعی شدن حکم قصاص شمارش معکوس برای اجرای کم آغاز شد. پسر جوان میدانست اگر رضایت خانواده افغان را جلب نکند به زودی قصاص میشود. از سوی دیگر تعدادی از بزرگان منطقه از جمله شیخ علی زبید که در خوزستان به «زعیم شیخ علی بن ناصر آل نبهان» مشهور است تلاشهای گسترده ای را برای جلب رضایت اولیای دم آغاز کردند. این تلاش ها در حالی ادامه داشت که هر روز که میگذشت قاتل به چوبه دار نزدیک تر می شد. بزرگان اندیمشک در آخرین جلسه ای که با پدر و مادر مقتول بعنوان اولیای دم برگزار کردند به آنها گفتند که متهم در این مدت در زندان تنبیه شده و از کاری که کرده پشیمان است. آنها خانواده افغان را به بخشش دعوت کردند و از محاسن عفو و گذشت صحبت کردند. هرچند آنها راضی به این کار نبودند اما در نهایت اعلام کردند فقط برای رضای خدا قاتل را می بخشند و به او رضایت میدهند. در این شرایط بود که بخشش اولیای دم افغان جان تازه ای به جوان ایرانی داد و با منتفی شدن قصاص در این پرونده قرار است متهم به زودی به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شود.