۳۱ شهریور سالروز شروع جنگ تحمیلی از سوی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، به عنوان آغاز «هفته دفاع مقدس» نامگذاری شده است و از ۳۱ شهریور تا ۶ مهر ادامه دارد. رژیم بعث عراق با تصمیم و طرح قبلی و با هدف برانداختن نظام نوپای جمهوری اسلامی، جنگی تمامعیار را علیه ایران اسلامی آغاز کرد. صدام حسین رئیسجمهور وقت عراق با ظاهر شدن در برابر دوربینهای تلویزیون عراق با پاره کردن قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر، آغاز تجاوز رژیم بعثی به خاک ایران را اعلام کرد و مدعی شد طی چند روز میتواند تهران را فتح کند.
دوران دفاع مقدس، شرق و غرب در مقابل ایران
جنگی نابرابر در شرایطی به ایران تحمیل شد که از جانب استکبار جهانی بهویژه آمریکا تحت فشار شدیدی قرار داشت و در داخل کشور نیز جناحهای وابسته به غرب و شرق، با ایجاد هیاهوی تبلیغاتی و ایجاد درگیریهای نظامی، در صدد تضعیف نظام بودند و نیروهای نظامی نیز به خاطر تبعات قهری انقلاب، هنوز مراحل بازسازی و ساماندهی را بهطور کامل پشت سر ننهاده بودند.
آمریکا برای به سازش کشاندن جمهوری اسلامی و در نهایت تسلیم آن، حمایت پنهان و آشکار خود را در کلیه زمینههای سیاسی، نظامی، اقتصادی و ... از رژیم بعثی عراق به اجرا گذاشت. از سوی دیگر نیز ابرقدرت دیگر جهان یعنی شوروی که متحد عراق محسوب میشد، خصومتش را با نظام اسلامی که شعار «نه شرقی، نه غربی» را سرلوحه کار خود قرار داده بود و در جریان اشغال افغانستان توسط شوروی، این تجاوز را محکوم کرده بود، بیش از پیش نمود.
ارتش عراق که بر اساس محاسبات خود از وضعیت داخلی و خارجی ایران، فتح یکهفتهای تهران را در سر میپرورانید، در روزهای نخست تجاوز، بدون مانعی جدی در مرزها تا دروازههای اهواز و خرمشهر پیش تاخت. تحت چنین شرایطی امام خمینی(ره) به خروش آمد و ندای ملکوتیاش دلهای شیفتگان انقلاب و نظام را متوجه دفاع از کیان جمهوری اسلامی کرد؛ بهطوری که نیروهای مردمی بدون امکانات و تجهیزات و حتی آموزشهای نظامی به مقاومت پرداختند.
علیرغم کارشکنیهای رئیسجمهور وقت بنیصدر، دفاع مقدس مردم مسلمان و انقلابی ایران شکل گرفت و نیروهای جوان و شهادت طلب به جبههها شتافتند. پس از شکلگیری اتحاد و انسجام در میان نیروهای انقلابی و طرد نیروهای وابسته، حماسهای مقدس شکل گرفت که در تاریخ ایران اسلامی بیسابقه بود. حماسه دفاع مقدسی که برکات و دستاوردهای بینهایتی را برای ملت ایران به ارمغان آورد. جهاد و شهادت مردمان باایمان و مخلص این سرزمین، ستونهای نظام اسلامی را تا مدتها مستحکم کرد.
ویژگیهای دفاع مقدس
۱) فاعی بودن
بیتردید، مقدسترین جهاد، جهادی است که به عنوان دفاع از حقوق انسانی صورت گرفته باشد. در جنگ تحمیلی، رژیم بعث عراق، جنگی ناخواسته را به کشور ما تحمیل کرد و با نادیده گرفتن استقلال سرزمین ما به ایران اسلامی تجاوز کرد. از اینرو، مردم غیرتمند ایران، در دفاعی مقدس، از حق خود که دفاع از استقلال سرزمین و هویت دینی - ملی خود بود، دفاع کردند.
۲) معنویت جبهههای جنگ و دفاع مقدس
از جلوههای معنویت در دفاع مقدس، حالت تضرع، استغاثه و راز و نیاز عارفانه رزمندگان اسلام بوده است. دفاع مقدس، فرصت نمایش خالصانهترین و زیباترین مناجاتها و دعاها را پدید آورد. در کنار نماز و قرآن، دعا وسیله دیگری بود که یاد خدا را در دل رزمندگان زنده نگاه میداشت، به آنان قدرت روحی میبخشید و تحمل سختیهای نبرد را برای آنان آسانتر میساخت.
۳) استقامت رزمندگان و فرماندهان در نبرد
فرماندهان در سخنان خود درباره دفاع مقدس، به پایداری و مقاومت رزمندگان در عملیاتهای مختلف اشاره کردهاند و آن را از علتهای پیروزی لشکر اسلام برشمردهاند. سردار شهید «مهدی زینالدین»، درباره مقاومت و ایستادگی و تأثیر آن در پیروزی میگوید: «تنها کسانی که در صحنه نبرد راست قامتانند که به خداوند اتکال نمایند و با توکل بر او پیش بتازند. نه در سختیها و نه در پیروزیها، در هیچ کجا از یاد او غافل نشوند و محکم و مقاوم چون کوه بایستند و دشمن را از پای درآورند و این صفت فقط مخصوص رزمندگان اسلام است. در هیچ کجای دنیا آن کسانی که اعتقاد به خداوند و اعتقاد به معاد و روز قیامت ندارند، نمیتوانند دارای چنین مقاومت و ایستادگی باشند. رمز پیروزی صحنه نبرد، مقاومت و ایستادگی است.»
۴) شجاعت فرماندهان در دوران دفاع مقدس
شجاعت فرماندهان در دوران هشت سال دفاع مقدس، مثالزدنی بود. یکی از رزمندگان، از شجاعت سردار شهید «مهدی باکری» در "عملیات فتحالمبین" چنین سخن میگوید: «شب عملیات، هفت ساعت راه باید میرفتیم تا به منطقه میرسیدیم و دشمن را غافلگیر میکردیم. حدود شش ساعت راه رفته بودیم که یکدفعه متوجه شدیم راه را گم کردهایم. به شدت مضطرب شده بودیم. با چند نفر به جلو رفتیم تا راه را پیدا کنیم. من متوجه شدم یک نفر از جلو میآید. با خود گفتم حتما دشمن است. صدا کردم، کیستی؟ گفت: من باکری هستم، فورا به عقب برگرد و نیروها را بیاور. شاید کسی باور نمیکرد او جلوتر از ما رفته، دشمن را دور زده و آمده بود ما را هم ببرد. بعد به ما گفت: نترسید، همه نیروهای دشمن خواب هستند.»
۵) بزرگواری و مروّت در حال قدرت
از نمونههای بزرگواری رزمندگان در دفاع مقدس، خودداری از بمباران و گلوله باران مناطق مسکونی عراق بود. خلبانان و نیروهای توپخانه میتوانستند مناطق مسکونی را به عنوان مقابله بهمثل ناامن سازند و دشمن را با مشکلی جدی روبهرو کنند، ولی پایبندی به ارزشهای اخلاقی، سبب میشد در طول هشت سال دفاع مقدس هیچگاه از این حربه استفاده نکنند.
۶) بیاعتنایی به دنیا
از ارزشهایی که رزمندگان اسلام در دفاع مقدس بدان متصف بودند، بیاعتنایی به دنیا و مظاهر فریبنده آن است. رزمندگان اسلام در دوران نوجوانی و جوانی و اوان ظهور خواستههای بیشمار مادی، به همه لذتهای دلفریب دنیا پشت پا زدند و حضور در جبهه و دفاع از میهن و نظام اسلامی را برتر دیدند. بیگمان، بدون دلبریدن از دنیا و دل بستن به آخرت، رزمندگان هیچگاه توفیق آفرینش حماسههای سترگ و ماندگار دفاع مقدس را نمییافتند.
۷) شهادتطلبی رزمندگان در دفاع مقدس
از عوامل پیروزیآفرین در صحنه نبرد، خطرها را به جان خریدن و به پیشواز مرگ سرخ رفتن است. ترس از مرگ و اشتیاق به زنده ماندن، با روح جنگجویی و رزمندگی ناسازگار است. یکی از ارزشهایی که رزمندگان اسلام با تکیه بر آن توانستند پیروزیهای بزرگی را برای جبهه حق به ارمغان آورند، شهادتطلبی است. رزمندگان اسلام از آنجا که دفاع در برابر تهاجم بعثیان را مقدس میدانستند و کشته شدن در این راه را برای خود، مرگی سعادتآفرین و افتخارآمیز ارزیابی میکردند، نه تنها از دادن جان دریغ نمیورزیدند که شیفته آن بودند. شهادتطلبی رزمندگان اسلام به عنوان عامل مؤثر معنوی، از امتیازهای جبهه حق در برابر جبهه باطل بود.
۸۰ کشور تجهیزکننده صدام در جنگ با ایران
هنگامی که عراق در شهریور ۱۳۵۹ حمله به ایران را آغاز کرد، شرایط دو کشور با یکدیگر کاملا متفاوت بود؛ با آغاز جنگ، ایران از هرگونه حمایت خارجی بینصیب بود ولی رژیم بعثی عراق با پشتیبانیهای جهانی وارد جنگ با ایران شده بود و کشورهای متعدد غربی و عربی به صدام هواپیما و امکانات راداری و پدافندی میدادند و مدرنترین وسایل و تجهیزات را در اختیارش میگذاشتند. علاوهبر این کمکهای نظامی، انواع کمکهای اقتصادی نیز عراق را پوشش میداد.
الف) حامیان غربی
با شروع حملهی عراق به ایران، در حالی که بیش از ۸۰ کشور بهصورت رسمی و غیررسمی عراق را یاری میدادند، جمهوری اسلامی ایران حتی از داشتن حق خرید سیم خاردار که یک وسیله غیرنظامی محسوب میشد، محروم بود.
آمریکا که در جنگ عراق با ایران اصلیترین حامی صدام به شمار میآمد، دو هدف را دنبال میکرد: هدف کوتاهمدت آمریکا، آزادسازی گروگانهای خود پس از حمله ناکام به طبس و کودتای نوژه بود و دیگر اینکه آمریکا به دنبال مهار انقلاب اسلامی و جلوگیری از صدور انقلاب بود. «برژینسکی» مشاور امنیتی کارتر، شروع جنگ منطقهای علیه ایران را راهحل مناسبی برای جلوگیری از صدور انقلاب دانست و عنوان کرد که «آمریکا در مقابله با انقلاب ایران باید تقویت دولتهایی را که توان انجام عملیات نظامی علیه رژیم ایران را دارا هستند، مورد توجه قرار دهد.» لذا او در یک ملاقات سری با صدام این باور را در وی به وجود آورد که آمریکا به طور تمامقد حامی عراق است.
«گری سیک» عضو شورای امنیت ملی دولت آمریکا در زمان جیمی کارتر معتقد بود، پس از واقعه گروگانگیری در تهران، دیدگاه بسیار غالبی در آمریکا و بهویژه از طرف شخص برژینسکی (مشاور امنیت ملی رئیسجمهور) وجود داشت که ایران را باید بهطور همهجانبه تنبیه کرد. بیانیههای عمومی که او صادر میکرد، بر این مضمون تاکید داشتند که آمریکا مانعی بر سر تحرکات عراق بر ضد ایران نمیبیند.
علاوه بر این، اسناد مختلفی از کمکهای اطلاعاتی دولت رونالد ریگان به عراق وجود دارد. تنها ۸ روز پس از آغاز تهاجم صدام حسین به خاک ایران، ۵ هواپیمای شناسایی آواکس متعلق به نیروی هوایی آمریکا برای شناسایی عملیاتهای هوایی ایران و اطلاعرسانی آنها به ارتش عراق، تحویل دولت عربستان سعودی شد. در همین راستا سازمان سیا هم از ابتدای جنگ تصاویر هوایی ماهوارهای از مواضع نیروهای نظامی و تاسیسات نفتی ایران را در اختیار رژیم بعث عراق قرار میداد.
تجهیز نظامی، تنها یک بعد از حمایت آمریکا از صدام در طول جنگ محسوب میشود. علاوه بر این، دولت ایالات متحده آمریکا، اعتباری به مبلغ ۸۴۰ میلیون دلار برای واردات مواد غذایی در اختیار عراق قرار داد تا در ادامه جنگ، اذهان داخلی عراق برضد جنگ با ایران تحریک نشود. همچنین از سوی آمریکا وامی به مبلغ یک میلیارد دلار برای خرید و بهکارگیری توانایی ساخت سلاح به عراق واگذار شد.
خارج کردن عراق از لیست کشورهای حامی تروریسم، اقدام دیگری بود که به تجهیز تسلیحاتی عراق کمک کرد. علاوه بر این، آمریکا عربستان را تشویق کرد تا با کاهش قیمت نفت، ایران را از مهمترین منبع درآمد برای تأمین هزینههای جنگ، محروم کند.
در طول جنگ، صدام با دریافت بیشاز ۶۰ میلیارد دلار از رژیمهای غربی، نیازهای مالی اقتصاد وابسته خویش را تامین میکرد. آمریکا علاوه بر تجهیز عراق، با کارشکنی تلاشهایی را در جهت محکومیت ایران در سازمانهای بینالمللی و جلوگیری از انتقال صحبتهای بهحق مسئولین ایرانی به دیگر کشورها و سازمانهای بینالمللی انجام میداد.حمایت دول غربی و در راس آنها آمریکا از صدام، موجب شعلهور شدن آتش جنگ میشد.
آمار تجهیزات و حامیان صدام در جنگ هم به خوبی بازگوکننده نابرابری در جنگ است. به عنوان مثال در آستانه بازپسگیری «فاو» در اردیبهشت ۱۳۶۷، ارتش عراق حدود ۵۰۰۰ دستگاه تانک، ۴۵۰۰ نفربر زرهی، ۵۵۰۰ عراده توپ، ۴۲۰ فروند هلیکوپتر و ۷۲۰ فروند هواپیمای جنگنده و بمبافکن آماده برای عملیات در اختیار داشت.
این خیل عظیم سیستمهای تسلیحاتی، با حداقل ۳۰۰ فروند موشک زمین به زمین اسکاد بی، ساخت شوروی تجدید ساختار شده توسط آلمانها و مقادیر زیادی مهمات شیمیایی صادراتی آمریکایی - اروپایی تکمیل میشد. حکومت بغداد با کسب این مقادیر عظیم از جنگافزارهای مدرن متعارف و غیرمتعارف، توانست استعداد نیروهای زمینی ارتش خود را از ۲۷ لشگر در سال ۱۳۶۵، به ۵۰ لشکر در سال ۱۳۶۸، افزایش دهد.
علاوهبر آمریکا، برزیل، انگلیس و آرژانتین نیز که در صنعت نظامی تقریبا پیشرفته بودند، تسلیحاتی را در اختیار عراق قرار میدادند. ایتالیا و بلژیک با ارسال موشکهای پیشرفته ضدزره و کمک به عراق در ساخت توپخانه دوربرد و بخشهای دیگر ارتش این کشور، از جمله حامیان عراق بودند.
فرانسه گرچه در ابتدا اعلام بیطرفی کرد، اما وجود برخی از منابع و آمارها نشان میدهد که این کشور ۷/۴ میلیارد دلار کمک مالی در اختیار رژیم بغداد قرار داد. همچنین به منظور تجهیز صدام، هواپیماهای سوپر اتاندارد و موشکهای لیزری که از آخرین دستاوردهای صنعت نظامی فرانسه بود، در اختیار ارتش عراق قرار گرفت. بحث در هیأت دولت فرانسه درباره امکان حمایت از دستیابی محدود عراق به سلاح هستهای در جنگ نیز دلیلی دیگر بر حمایت فرانسه از صدام بود. آلمان نیز از دیگر کشورهایی بود که با ارسال مواد شیمیایی به یاری صدام شتافت به طوری که عراق را قادر ساخت تا ۶۰۰۰ تن بمب شیمیایی علیه ایران به کار گیرد.
اما عجیبترین اتفاق قرن، همسویی شرق و غرب در جنگ بین عراق و ایران بود. با آغاز هجوم عراق به ایران، آمریکا و شوروی که پس از جنگ دوم جهانی درگیر جنگ سرد با یکدیگر بودند در صف حامیان صدام قرار گرفتند. در این بین شوروی نیز همچون آمریکا انواع کمکهای تسلیحاتی، نظامی و مالی به صدام را جزو برنامههای خود قرار داد.
پیشرفتهترین هواپیماهای جنگی، بالگرد، تانک و سلاحهای دیگر از جمله تسلیحاتی بود که شوروی به عراق ارسال کرد. علاوه بر این فرماندهان ارتش شوروی با حضور در بغداد، آموزشهای لازم را به ارتش عراق ارائه میدادند. حدود ۸۵ درصد تجهیزات استفاده شده از سوی عراق در حمله به ایران، ساخت کشور شوروی بود. بیش از ۴۰۰ تانک تی ۵۵، ۳۰۰ موشک زمین به زمین اسکاد بی، هزار تانک تی ۶۲، بیش از ۵۰۰ تانک پیشرفته تی ۷۲ و نزدیک به ۲۰۰ فروند انواع هواپیماهای میگ تنها بخشی از کمکهای شوروی سابق به عراق در جنگ با ایران بوده است.
در کنار کمکهای مستقیم نظامی، دولت عراق برای توسعه برنامه موشکی بالستیک خود توانست کارشناسان موشکی شوروی را به خاک عراق دعوت کند. حضور این کارشناسان گرچه هیچگاه به تکنولوژی ساخت موشکهای بالستیک منجر نشد، اما نشانه روشنی از پشتیبانی همهجانبه شوروی از عراق است. البته علاوه بر فهرست فوق باید کشورهایی چون سوئیس، سوئد، لهستان، یوگسلاوی، چین، رومانی، ایتالیا، سنگاپور و ... را نیز به حامیان صدام اضافه کرد.
همچنین باید اشاره کرد که روال حمایت غرب و شرق از صدام، تنها به دوران جنگ عراق و ایران محدود نشد و پس از پایان جنگ هم این روند ادامه یافت. عراق افتخار ژاندارمی منطقه، یعنی همان عنوانی که پیش از انقلاب ایران محمدرضا شاه در اختیار داشت را کسب کرد.
در این میان همانگونه که گفته شد براساس اسناد معتبر، انگلیس و آمریکا بیشترین نقش را در تجهیز صدام پس از جنگ ایران و عراق داشتهاند. «هیتی» معاون وزیر دفاع بریتانیا در این رابطه چنین میگوید: «تمام تلاشمان را به خرج دادیم تا رابطه را گرم نگه داریم. طی جنگ هشت ساله صدام علیه رژیم تهران، به طور متوسط هر سال ۴۰ خلبان نظامی عراقی در پایگاه نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا، آموزش میدیدند و شرکتهای خصوصی نظیر هواپیمایی C.S.I هم بر این دورهها نظارت داشتند.»
ب) حامیان عربی
در طول سالهای جنگ، کشورهای عربی منطقه با نام نهادن صدام به عنوان «سردار و فاتح قادسیه»، «افتخار عرب» و «صلاحالدین ایوبی زمان» میلیاردها دلار کمک بلاعوض به حکومت صدام و رژیم وی کردند. یکی از فرماندهان جنگ در همین رابطه میگوید: «در بسیاری از عملیاتها نظیر خیبر، والفجر ۸ و کربلای ۵، حقیقتاً ماشین نظامی عراق از هم پاشیده شد؛ اما به چند ماه نمیکشید که صدام پس از هر کدام از این عملیاتها، با امکانات بیشتر و جدیدتر وارد منطقه میشد. این مسأله حاصل نمیشد جز با پول عربهای منطقه و حمایتهای غرب و شرق».
لذا به روشنی میتوان گفت که کشورهای عربی با دارا بودن ذخایر عظیم نفت، حامی مالی عراق محسوب میشدند. خود صدام حسین پس از دستگیری، طی یک بازجویی در فوریه ۲۰۰۴ میلادی اعتراف کرد که بسیاری از کشورهای عربی در طول جنگ عراق را از لحاظ مالی مورد حمایت و پشتیبانی قرار میدادند.
اصلیترین حامی عربی عراق در ابتدا اردن بود. اردن که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روابطه حسنهای با ایران نداشت، روابط بسیار نزدیکی با عراق برقرار کرده بود. پس از کنفرانس سران کشورهای عربی در بغداد و تونس، روابط بین عراق و اردن روز به روز نزدیکتر و عمیقتر شد تا آنجا که ملک حسین صراحتا به نفع عراق و علیه ایران موضعگیری کرده و با کمکهای سیاسی، اقتصادی و نظامی فراوان از جمله اعطای وامهای چند میلیون دلاری به عراق، حمایت و پشتیبانیاش را از این کشور اعلام کرد.
روزنامه «گاردین» چاپ انگلستان به نقل از منابع فلسطینی در بیروت به چاپ کیهان در تاریخ ۱۲ مهر ۱۳۵۹ مینویسد: «ملک حسین پادشاه اردن، حدود پنج هزار از نیروهای خود را به عراق اعزام داشته تا وظایف امنیت داخلی را به عهده بگیرند تا سربازان عراقی برای رفتن به جبهه جنگ با ایران آزاد باشند.» این روزنامه همچنین خاطر نشان کرد که ملک حسین اولین رهبر یک کشور عربی بود که در جنگ ایران و عراق به طرفداری از عراق برخاست تا جایی که در جریان عملیات بیت المقدس، تعدادی از داوطلبان اردنی ارتش عراق نیز به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند.
علاوه بر این ملک حسین به طور متناوب با صدام دیدار میکرد و ضمن اعلام حمایت از وی، حامل پیامهای آمریکا به بغداد بود. بندر عقبه این کشور در ساحل دریای سرخ برای ارسال کمک های تسلیحاتی غرب به عراق به این منظور اختصاص یافت و سیل کمکها روانه عراق شد. همچنین تعداد چهل هزار سرباز مسلح اردنی به دستور ملک حسین در مرز اردن با عراق مستقر شدند تا به جبهههای جنگ علیه ایران عزیمت کنند.
در طول جنگ هشت ساله بین ایران و عراق، تنها سیستم حمل و نقل به عراق از طریق اردن صورت میگرفت. در این چهارچوب شبکه حمل و نقل وسیعی بین دو کشور ایجاد شد. به علاوه ملک حسین که نظامیان اردن را برای سرکوبی مردم مسلمان ایران به عراق گسیل داشته بود، در نطقی اظهار داشت: «اگر ضرورت ایجاب کند نیروهای بیشتری را به عراق اعزام خواهیم کرد.»
بی شک تنها توجه به گوشههای از اظهارات ملک حسین در جریان برگزاری جلسه عادی کابینه اردن در فروردین ۱۳۵۹ موضع آن کشور را در قبال جنگ در حال وقوع بین ایران و عراق، نشان میداد: «وظیفه اعراب است که برای وحدت خود و جلوگیری از سرایت خطرات، هرکجا که باشد همکاری کنند، ما وظیفه داریم که جهان اسلام را آرام و قرین همبستگی داشته باشیم؛ ما به عنوان کشوری عربی نباید اجازه دهیم هیچگونه تجاوزی از هر مصدری که باشد به هیچ جزئی از خاک عراق صورت گیرد.»
علاوه بر اردن، کویت نیز جزو حامیان عربی صدام محسوب میشد. این کشور نه تنها خاک و پایگاه هوایی خود را در اختیار عراق گذاشت بلکه ۱۴ میلیارد دلار پول نقد به عنوان وام بلاعوض به عراق داد و این علاوه بر نفتی است که کویت برای عراق صادر میکرد. «شیخ الصباح» یکی از سفرای وقت کویت در آمریکا، در رابطه با میزان این کمکها عنوان کرده بود: «کویت چهارده میلیارد دلار کمک نقدی و بیش از شانزده میلیارد دلار از طریق کمکهای خدماتی و غیره به ماشین جنگی عراق مساعدت کرده است.»
علاوه بر این دو کشور، امارات عربی یک میلیارد دلار و قطر پانصد میلیون دلار تا اواخر سال ۱۹۸۱ میلادی به عراق کمک کردند. کویت و عربستان همچنین به منظور حمایت مالی از عراق توافق کردند تا از سال ١٩٨٢ عایدات صدور نفت از منطقه بیطرف روزانه ٣٠٠ الی ٣٥٠ هزار بشکه به حساب عراق ریخته شود.
حامی دیگر صدام در منطقه یعنی عربستان که در این دوران ارتباط ویژهای با آمریکا برقرار کرده بود با کاستن از قیمت نفت، تنها منبع درآمد ایران را به حداقل رساند. به علاوه مقامات عربستان مرتب با صدام ارتباط برقرار کرده و او را دلگرم میکردند. برای نمونه، ملک خالد، پادشاه وقت سعودی، در گفتوگویی تلفنی با صدام در ۲۵ سپتامبر سال ۱۹۸۰، حمایت کشورش از عراق را اعلام کرد. بدین ترتیب عربستان را باید جدیترین حامی عربی عراق در دوران جنگ محسوب کرد به طوری که از مجموع کمکهای مالی هفتاد میلیارد دلاری کشورهای حوزهی خلیج فارس به عراق در زمان جنگ با ایران، بیش از سی میلیارد دلار سهم عربستان بود.
مصر را نیز میبایست جزو حامیان عربی صدام به شمار آورد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، مصر با پناه دادن به محمدرضا پهلوی خود را در مقابل انقلاب ایران قرار داد. سیاست حمایت از عراق در جنگ علیه ایران، پس از انور سادات، بر عهده حسنی مبارک قرار گرفت. در طول دهه ۸۰ حسنی مبارک رئیس جمهوری مصر معادل ۵/۳ میلیارد دلار موشک و تسلیحات در اختیار صدام قرار داد.
سودان نیز در اواسط دی ماه ۶۱ صدها تن از سربازان ارتش خود را به جبهههای جنگ علیه ایران اعزام کرد. همچنین به دستور جعفر نِمیری رئیس جمهور سودان در شهر خارطوم پایتخت این کشور و پارهای از شهرهای دیگر دفاتری جهت ثبتنام برای اعزام نیرو به جبهههای جنگ علیه ایران دائر شد. جعفر نمیری در مصاحبه با مجله الیوسف چاپ قاهره اذعان داشت که اعزام نیرو به عراق طبق تصمیمات کنفرانس سران عرب صورت گرفته است.
لیبی نیز گرچه در ابتدای جنگ خود را حامی ایران معرفی کرد اما پس از مدتی با تغییر رویه، در جمع متحدان عراق قرار گرفت. اما دولت یمن از همان ابتدا خود را همسو با عراق معرفی کرد. سرلشکر وفیق السامرایی مسئول اسبق بخش ایران در استخبارات عراق در این رابطه اظهار داشت: «در جهت کمک به عراق، یمن تیپ پیاده العروبه را به عراق فرستاده بود. اردن نیز نیروی الیرموک را به عراق گسیل داشت و سودان داوطلبانی را اعزام کرد که در جبهه شرقی رودخانه میسان در خط مقدم جبهه فعالیت میکردند.»
علاوه بر کشورهایی که در بالا از آنها نام برده شد میتوان به کشورهایی چون بحرین، عمان، مراکش، الجزایر و سومالی نیز به عنوان حامیان صدام اشاره کرد. در پایان باید اشاره کرد یکی از دلایلی که کشورهای عربی را علیه ایران تحریک کرد واهمه آنها از سرایت انقلابی مشابه انقلاب ایران به آن کشورها بود. لذا این کشورها با تجهیز عراق درصدد مبارزه با انقلاب نوپای ایران و جلوگیری از صدور آن به کشورهای منطقه برخاستند ولی نقشه شوم آنها نتوانست مانع از صدور انقلاب اسلامی ایران شود، به طوری که اکنون شاهد بیداری اسلامی با الگوگیری از انقلاب اسلامی ایران در منطقه هستیم.
دستاوردهای دفاع مقدس
دفاع مقدس یکی از مقاطع فراموش نشدنی و بینظیر تاریخ ایران و یک مقطع تاریخی بسیار مهم محسوب میشود. مردم ایران در شرایطی که تازه با نهضت اسلامی خود توانسته بودند حکومتی جدید را در کشور شکل دهند و هنوز ساختارهای سیاسی و نظامی جدید را آرایش نداده بودند و تحت فشارهای تبلیغاتی و اقتصادی برخی قدرتهای بزرگ بودند و آشوبهای داخلی در بعضی از نقاط کشور در جریان بود که دچار تهاجم نظامی ارتش عراق شدند.
در حین جنگ هم کشورمان با ترورهای منافقین و برخی دیگر از مشکلات مواجه بود. از آن طرف، رژیم بعث عراق از همه امکانات برای شروع یک جنگ برخوردار بود، مشکل مالی نداشت و حمایت تسلیحاتی هم میشد و تبلیغات جهانی هم به نفع آن رژیم بود. در چنین وضعیتی، ایران توانست به مقابله با قوای متجاوز عراق بپردازد و همه سرزمینهای اشغالی خود را با عملیات نظامی بازپس بگیرد و برای نخسین بار یک وجب از خاک کشور هم در تصرف ارتش متجاوز باقی نماند.
با این وصف، با هدایت و رهبری مدبرانه حضرت امام خمینی(ره) و ایستادگی مردم و مجاهدت رزمندگان اسلام، جمهوری اسلامی ایران در پایان جنگ، نتایج و دستاوردهای بزرگی را برای ملت به ارمغان آورد که در این گزارش به چند دستاورد خواهیم پرداخت.
الف) عرصه اقتصادی
تحریم های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران از همان اول پیروزی انقلاب اسلامی آغاز و در اوایل سال ۱۳۵۹ به صورت رسمی از سوی کشور امریکا اعلام شد و بخش قابل توجهی از نیازهای گسترده مردم و نیروهای مسلح را با مشکل جدی مواجه کرد. ملت ایران در دوران دفاع مقدس با روحیه قناعت و صرفهجویی مقاومت کرد و در تولید و ساخت نیازهای مختلف عمومی و تخصصی تا مرز خودکفایی بخش قابل توجهی از نیازهای ضروری پیش رفت.
مسئولان توانستند با توزیع عادلانه کالا در آن دوران نیازای مردم را با قیمت مناسب در اختیار آنان قرار دهند. از طرفی بودجه هشت سال جنگ تحمیلی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، برابر با یکسال بودجه کل کشور بود که این موضوع بیانگر اوج صرفهجویی در مسائل اقتصادی در جنگ بوده است. البته با تمام مشکلاتی که جنگ برای اقتصاد ایران به بار آورد، میتوان گفت ایران به رغم آنکه در دوران جنگ در شرایط تحریم تسلیحاتی و اقتصادی بسر میبرد ولی کشور دچار قحطی یا بیماریهای ناشی از کمبودهای تغذیهای نشد.
ب) عرصه علمی و فناوری
تحول در حوزه صنایع دفاعی، از جمله ساخت انواع موشکها، پیشرفت در امور هوا فضا، افزایش توان پدافند هوایی، ساخت انواع هواپیما، بالگرد و کشتی، ساخت انواع جدید هواپیماهای سبک شناسایی (پهپاد) و... این باور را در مراکز دانشگاهی و علمی- پژوهشی کشور به وجود آورد که خواستن، توانستن است. همچنین مقابله با اتکای به بیگانه در امر فناوریهای جدید و درک فرایند رشد فناوری توسط متخصصان و نخبگان داخلی، فرهنگ خودباوری بود که در اندیشه رزمندگان کشور ایران در دوران دفاع مقدس تجلی کرد.
پ) عرصه نظامی
جنگ تحمیلی، فشار و مشکلات زیادی برای ملت و دولت ایران به وجود آورد و این فشارها، خصوصاً تحریم تسلیحاتی از سوی بسیاری از کشورهای بلوک غرب و شرق و حمایت مالی و انسانی تعدادی از کشورهای عربی منطقه باعث شد که:
۱. نیروهای داوطلب مردمی در سازمان رزمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به کارگرفته شوند و با گسترش تواناییهای ایران، به عنوان قدرت بازدارنده در پیشرویهای ارتش رژیم بعث عراق، مطرح شوند.
۲. ارتش جمهوری اسلامی از وابستگی نظامی کشورهای بیگانه خصوصاً امریکا بیرون آید و قابلیتها و توانمندیهای خود را به نمایش بگذارد.
۳. اندیشههای دفاعی امام خمینی(ره) تبیین و مردم با فرهنگ جهاد و شهادت آشنا شوند.
۴. رژیم بعثی عراق با تلاش و فداکاری نیروهای مسلح و مردم از سرزمین مقدس اسلامی، عقب رانده شود.
۵. ابتکار نظامی و تدبیر عملیاتی به غیر از سال اول جنگ، در اختیار نیروهای مسلح جمهوری اسلامی قرار گیرد.
۶. شکست ارتش پولادین رژیم بعثی عراق که از حمایتهای گسترده کشورهای دنیا برخوردار بود باعث شد تهدیدات نظامی منطقهای و حتی بینالمللی از کشور ایران دور شود.
۷. ابتکارات و خلاقیتهای فنی و مهندسی نظامی و طراحی نیازهای ویژه دوران دفاع مقدس از دستاوردهای بینظیر در آن دوران است که رزمندگان اسلام موفق شدند با استفاده از این توانمندی در حفظ نیروی انسانی، امکانات و نیز تسهیل در دفاع نابرابر به موفقیتهای چشمگیری برسند.
۸. تجربه جدید و منحصر به فرد جمهوری اسلامی ایران در نحوه شناسایی و تأمین نیروی انسانی داوطلب، آموزش و به کارگیری در حین نبرد(باتوجه به محدودیتهای زمانی و کمبود نیروی انسانی آموزش دیده) یکی از دستاوردهای موفق نظامی در دوران دفاع مقدس است.
ت) عرصه سیاسی و امنیتی
یکی از تجربههای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، مبارزه فعال با ضدانقلاب داخلی توأم با نبرد گسترده علیه تجاوز خارج بود. در شرایطی که صدام امریکایی به ایران انقلابی تجاوز نظامی کرده بود، همه گروههای وابسته در کردستان، دیگر نمیتوانستند انگیزهای برای مقابله با حاکمیت انقلابی مردم و انقلاب اسلامی داشته باشند. همچنین احزاب مسلح دموکرات و کومله نیز سلاح خود را به زمین گذاشته و تا حد زیادی نفوذ سیاسی خود را در کشور از دست دادند. مهمترین معضل ناامنی در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همکاری و همراهی سازمان مجاهدین (منافقین) خلق با رژیم بعثی عراق بود که با سقوط صدام و از بین رفتن حزب بعث در عراق، قدرت نظامی منافقین نیز تا حدود زیادی منهدم شد.
ث) عرصه اجتماعی و فرهنگی
از برکات مهم دفاع مقدس، تقویت اعتماد به نفس و خودباوری بود. ملت ایران در دوران دفاع مقدس به این نتیجه رسید که باید خود را باور کند و با تکیه بر توانمندیهای خود بویژه جوانان، کشور را اداره کندد. تأثیر این خودباوری، بعد از جنگ در عرصههای مختلف اجتماعی، اقتصادی و فناوریهای نوین دفاعی، نمود فزایندهای داشته است که بخشهایی از آن به شرح ذیل است:
۱. داشتن روحیه قناعت و صرفه جویی
۲. ابتکار عمل در ساخت قطعات، وسایل و تجهیزات مورد نیاز
۳. خودکفایی در کالاها و تجهیزات اساسی در مقابل تحریمهای اقتصادی
۴. رشد باورهای دینی و معنوی
۵. تولد تفکر بسیجی به عنوان ایدئولوژی کارآمد دفاع مقدس
۶. رشد فضایل اخلاقی و معنوی
۷. تکلیفی عمل کردن در دفاع به عنوان یک وظیفه
نقش زنان در دفاع مقدس
از مهمترین جلوههای حضور بانوان ایرانی در دفاع مقدس نقش پشتیبانی و خدماتی آنان و فراهم آوردن تدارکات لازم برای رزمندگان در جبهههای جنگ بود. در آغازین روزهای تهاجم دشمن بعثی، بیشتر این خدمات به صورت خودجوش و کمتر سازمان یافته در مراکزی نظیر مساجد، حسینیهها، مدارس و غیره با مشارکت فعال بانوان صورت میگرفت. فعالیت زنان مسلمان در ستادهای پشتیبانی جبهه و جنگ به موارد خاصی محدود نمیشد و آنها متناسب با تواناییهایشان فعالیتهای متنوعی انجام میدادند.
آشپزی؛ تهیه و پخت غذا
در نخستین روزهای تهاجم دشمن بعثی، مسجد جامع خرمشهر مرکز مهم پشتیبانی مدافعان خرمشهر و جنگ تحمیلی بود. زنان و بانوان در این ایام به کار پخت و پز، آشپزی و تهیه مواد خوراکی برای رزمندگان اسلام مشغول شدند.
بنا به نقل مژده امباشی از خواهران فعال در دوران دفاع مقدس، از دیگر مراکز فعال در زمینه پشتیبانی جنگ حسینه اصفهانیهای خرمشهر بود که شمار زیادی از بانوان در آنجا مشغول فعالیت بودند. بر اساس خاطرات خانم کمایی و فرهانیان، بانوان زیادی در مسجد پیروز واقع در ایستگاه ۷ منطقه پیروزآباد آبادان، و مسجد امام زمان(عج) این شهر کار پخت غذا و در برخی موارد تهیه ساندویچ برای رزمندگان را انجام میدادند. همچنین بخشی از بانوان نیز در منازل شان به پخت نان و ارسال آن برای رزمندگان میپرداختند.
در این زمینه خیریه معاوی میگوید: آن روزها مادر کارش شده بود نان پختن برای رزمندگان، برای بچههای یتیم هم نان میپخت. کم کم رزمندگان عادت کرده بودند، خودشان به خانه ما میآمدند و نان میگرفتند حتی بعضی از روزها اگر نمیآمدند مادرم نانها را داخل کوله پشتی میگذاشت و از بین نیزارها برایشان میبرد.
ساغر کریمی در زمینه تلاش زنان در سختترین شرایط برای تهیه و پخت غذا در مسجد مهدی موعود(عج) میگوید: «تمام پخت و پز با ما زنها بود. وقتی غذا میپختیم، تمام کیسههای برنج، آرد،کسپول گاز، دیگ و اجاق گازهای بزرگ و هر چه را که لازم بود خودمان جابه جا میکردیم. خانم دشتی (آتش پنجه ) کنار دیوار بین خانه خادم و حیاط مسجد، روزی سی تا چهل مرغ را سر میبرید و خواهرهای دیگر، تندتند پرهایشان را میکندند و تکه تکه میکردند و به ما آشپزها میدادند. غیر از من، چند خواهر دیگر هم آشپزی میکردند. من هر روز برای دویست نفر غذا میپختم».
توزیع آذوقه در مناطق جنگی
یکی دیگر از فعالیتهای پشتیبانی و تدارکاتی زنان در دوران دفاع مقدس که بیشتر در روزهای نخستین جنگ تحمیلی و تهاجم دشمن به خرمشهر نمود پیدا میکند، حضور زنان در نزدیکترین محل درگیری نیروهای خودی با دشمن بعثی است. برخی از بانوان پشتیبانی مسجد جامع با استفاده از بشکه و قابلمه با وانت بار آب آشامیدنی را به رزمندگان اسلام میرساندند. در این زمینه الهه حجازی میگوید: یکی از کارهای که بر عهده من و بعضی از خواهران گذاشته بودن، رساندن آب به رزمندگان در سطح شهر بود. آن روزها از قمقمه و امکانات مخصوص نظامی خبری نبود حتی نیروها با لباسها و کفشهای معمولی به جنگ میرفتند. تانکر آب از آبادان و اطراف خرمشهر میآمد از زیر آتش و توپ و خمپاره میگذشت و اگر سالم به مسجد میرسید، ما آن را تقسیم میکردیم. سهم رزمندگان را در قابلمه و بشکه میریختیم و با وانت بار به محلههای میبردیم که در آن جا نیروهای خودی و دشمن در حال نبرد بودند. برخی نیز مانند شهیده شهناز حاجی شاه، بهجت صالح پور و سیده زهرا حسینی به کار توزیع و تقسیم غذا به سنگرهای مدافعان خونین شهر میپرداختند.
معصومه رامهرمزی از دیگر بانوانی است که به همراه خواهرش در همان روزهای آغازین جنگ به همراه یکی از نیروهای ارتشی که وظیفه توزیع غذا میان رزمندگان خرمشهر را بر عهده داشت، به انتقال مواد غذایی و توزیع آن در بین رزمندگان پرداخته است وی در این زمینه میگوید: حدود ۲۰ مهرماه ۱۳۵۹ بود که من و صدیقه به بیمارستان امدادگران رفتیم. فرشته به ما گفت: یک ماشین ارتشی برای حمل و توزیع غذا به نیرو احتیاج دارد. ما هم با کمال میل این کار را پذیرفتیم. یک گروهبان ارتشی مسئولیت داشت که با وانت ارتش هر روز صبح از باشگاه فیروز آبادان که یکی از باشگاههای شرکت نفت بود و در ایستگاه دوازده کوی مصدق قرار داشت، صندوقهای پر از غذا در ظرفهای یک بار مصرف را تحویل بگیرد و در خرمشهر بین رزمندگان تقسیم کند. گروهبان نیاز به کمک داشت و به تنهایی نمیتوانست این کار را انجام دهد من و صدیقه با خوشحالی این مسئولیت را پذیرفتیم».
خیاطی؛ دوخت لباس برای رزمندگان
از جمله امور دیگری که بانوان مشارکتی فعال در آن داشتند، انجام کار بافندگی، خیاطی و دوخت و دوز البسه و سایر وسایلی بود که در شرایط جوی مختلف مورد استفاده رزمندگان قرار میگرفت.
در هلال احمر شهر اهواز بانوان زیادی در سالنهای بزرگ به کار دوختن البسههایی چون: تونیک، شلوار و... مشغول بوده و عدهایی نیز که مهارتی در خیاطی نداشتند به کار تکهدوزی میپرداختند. زنان و دختران یزدی، ابرقویی و سمنانی نیز با بافتن کلاه، دستکش، ژاکت، جوراب و سایر البسه گرم به یاری جبهههای جنگ تحمیلی شتافتند. در استان اصفهان، جهاد دانشگاهی اصفهان در طی فراخوان و اطلاعیهای اقدام به جذب نیروهای مردمی جهت کار بافندگی و خیاطی نمود که تعداد ۲۰۰۰ نفر از خواهران در سراسر استان اعلام آمادگی نموده و در اموری نظیر دوختن کیسه و انواع مختلف بافتنیها مشغول شدند. در میان آنان خانمی نابینا بنام حبیبه دکمه لباسها را میدوخت. در استان ایلام نیز زنان نقش مهمی در تهیه ملحفه و دوختن پوشاک رزمندگان برعهده داشتند. علاوه بر ستادها و مراکز ویژه خیاطی و تهیه پوشاک، خواهران در برخی مناطق اسکان جنگ¬زدگان نظیر شیراز، به دوختن لباس برای رزمندگان اقدام میکردند.
دوخت و دوز بانوان برای رزمندگان به موارد خاصی محدود نمیشد و شامل مواردی هم چون: لباسهای رزم، کیف و کوله پشتی، ملحفه و رو بالشتی، شلوار کردی برای رزمندگان مستقر در غرب کشور، بادگیر، لباسهای شیمیایی و ... میشد؛ در زمینه دوخت لباسهای شیمیایی برای رزمندگان خانم ابـری مـیگـویـد: «قبل از آغاز عملیات کـربلای ۴ خـواهـران شبهای زمستان تـا صبح بـی¬وقفه لبـاسهای شیمیـایـی و مـاسکهای مخصـوص رزمنـدگـــان را مـیدوختند. به خاطر سردی هـوا و جنـس مخصـوصـی که ایـن پارچهها داشتند و در هـوای سرد بسیار سخت می شدند.به خاطر همیـن، صبحها وقتـی خـواهران برای نماز دست از کار میکشیدند، دستهایشان بشدت زخـم شـده بـود».
رختشویی؛ لباس رزمندگان و ملحفههای بیمارستانی
یکی دیگر از اقداماتی که زنان در ستادهای پشتیبانی و بیمارستانهای مشغول آن بودند شستن لباسهای رزمندگان و مجروحین بود. با توجه به آن که در زمان جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه ایران هنوز بسیاری از ستادهای پشتیبانی و بیمارستانها مجهز به ماشینهای لباس شویی نبودند. لذا زنان به صورت داوطلبانه به این کار مشغول شدند. در این زمان بخشی از زنان که دارای تخصص امدادگری نبودند در بیمارستانهای مناطق جنگی حضور پیدا میکردند و به شستن لباسهای مجروحین و ملحفههای بیمارستان میپرداختند.
در زمینه شستن لباسهای رزمندگان در پایگاه علم الهدی و ایثار زنان در این زمینه زهرا محمودی میگوید: «پایگاه علم الهدی در اهواز محل شست و شوی لباسهای خونی رزمندگان و شهداء بود که پس از شست و شو و رفو دوباره برای استفاده رزمندگان به جبهه فرستاده میشدند. در آنجا خانمهای زیادی برای شست و شوی لباسها مستقر بودند ولی یکی از آنها که نوهاش شهید شده بود فقط لباسهای غرق به خون رزمندگان را میشست.
در میان این لباسها، گاهی تکه از استخوان مجروحین و یا شهداء پیدا میشد و معمولاً او مرا صدا میزد و آن را به من میداد که داخل باغچه دفن کنم. او از ساعت ۸ صبح تا ۶ بعدازظهر بجز وقت نماز و نهار مشغول شستن لباسها بود نه گرما را حس میکرد و نه خستگی را میشناخت. تمام بدن او از گرما و آفتاب تاول زده بود ولی باز هم زیر سایه نمینشست. شبها تاولهای بدن او را چرب میکردم تا کمی برای روز بعد التیام پیدا کند. هر چه به او میگفتم که زیر سایه بنشیند قبول نمیکرد و میگفت مگه بچههای رزمنده سایبان دارند که من زیر سایه بنشینم. او به این کار ادامه داد تا روزی که جنگ تمام شد.»
جمعآوری کمکهای مردمی
یکی دیگر از فعالیتهای خودجوش زنان در دوران دفاع مقدس جمع آوری کمکهای مردمی و تلاش در جهت تهیه اقلام پر مصرف و ضروری و سایر مایحتاج جبههها بود. خانم زهرا محمودی با ارتباط یافتن با بازار پارچه فروشان تهران، اقدام به گردآوری و تهیه پارچه، دوک نخ ریسی، مبلغی وجه نقد و ... نموده و با یاری سایر بانوانی که غالباً از شرکت کنندگان در کلاسهای قرآن و احکام مساجد بودند با کار شبانه روزی در زیر چادرهای برزنتی در حیاط مساجد، اقدام به تهیه البسه، آجیل، پسته، نان لواش، شکلات، شیرینی و غیره کرده و با کامیون به مناطق جنگی میفرستادند.
برخی از گزارشها از جمع آوری مقادیر زیادی میوه، رب گوجه فرنگی، نان، حلبهای خیار شور و غیره توسط زنان حکایت داشته و در ایام محرم بسیاری از بانوان با پخت حلوا آنها را به خط مقدم میفرستادند. در استان ایلام و جبهه غرب و کردستان خواهران عضو گروه انصار المجاهدین (که غالباً از قشر فرهنگی بودند) با تشکیل پایگاههایی اقدام به جمع آوری کمکهایی مردمی برای جبهه نمودند.
نگهبانی و محافظت از مهمات
در پارهای از مواقع نیز بانوان در جابه جایی، نگهداری، نگهبانی و حفاظت از مهمات رزمندگان نقش فعال داشتهاند. خواهران ذخیره سپاه خرمشهر در مسجد امام صادق (ع) درحالیکه خود مسلح بودند، کارحفاظت از مهمات را به صورت پستهای نگهبانی دو ساعته بر عهده داشتند و نیز در بعضی از مواقع کار توزیع سلاح در بین نیروهای داوطلب و مردمی توسط خواهران صورت میگرفت.
تمیز نمودن سلاح رزمندگان، خشاب گذاری، خالی کردن بار مهمات از کامیونها و غیره نیز از زمره فعالیتهای تدارکاتی زنان برای جبهههای جنگ بود و نیز در مسجد جامع خرمشهر زنان جهت پشتیبانی رزمندگان به نگهبانی از انبار مهمات و تعمیر اسلحه و گلوله گذاری خشابها میپرداختند. در مسجد سیدالشهداء خرمشهر نیز زنان به نگهبانی از مهمات میپرداختند، برخی از زنان در شرایط حساس بمبارانهای هوایی دشمن کامیونهای مهمات را از منطقه خطر و تیررس به محل امن منتقل میکردند.
ساخت سنگر
یکی از اقدامات زنان در آغازین روزهای جنگ تحمیلی ساختن سنگر و پناهگاه بود. برپایه گزارشهای برخی از بانوانی که در مقاومت سلحشورانه خرمشهر حضورداشته اند، زنان در چیدن دیوار جهت مدافعان پل خرمشهر پیشقدم شدند و هم چنین با پرکردن گونیهای شنی و ساخت سنگرهای خیابانی و مجهز کردن آنها به کوکتل مولوتف در پی جلوگیری از سقوط شهر به دست دشمن بعثی بر آمدند. در سایر مناطق جنگی نیز زنان در پر کردن گونیها برای ساخت سنگر و تهیه کوکتل مولوتف فعال بودند.
با توجه به مطالب فوق، مردم شریف و شهیدپرور ایران اسلامی در دوران دفاع مقدس، علیرغم فشارهای دولتهای شرقی و غربی و جنایتهای منافقین داخلی، توانستند در مقابل حملات رژیم بعثی صدام، مقاومت کرده و با روحیه ایثارگری به مجاهدت در جبهههای نبرد حق علیه باطل بپردازند، به نحوی که هشت سال دفاع مقدس جزو دوران طلایی و تمدنی جمهوری اسلامی ایران محسوب شده و مسئولان کشور برای خدمترسانی به مردم باید از روحیه فرماندهان جوان آن زمان الگوبرداری کنند.
انتهای پیام